ا ی که مرا خـوانـده ای،راه نـشـانـم بـده در شـب ظـلـمــانی ام،مـاه نــشـانـم بـده يوسـف مصری ز چـاه،گـشت چنـان پادشـاه گـر کـه طـريـق ايـن بُـود،چـاه نـشـانـم بـده بر قـدمت همچـو خاک،گريه کنـم سوک گِل شد از آن گريـه خاک ،، روح به جـانم بده از دل شـب می رسـد،نـور سـرا پـرده ها در سـحــراز مشرقت،صـوت اذانـم بــده سر خـوشـی اين جـهـان،لـذت يک آن بُـود آنچـه تو را خـوشـتـر است،راه بـه آنـم بـده سیدحمیدرضاحسینی بـده ,نـشـانـم بـده منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فانوس شب بهترین مطالب روز پارس مارکت فیلم. انیمی .کارتون سینمایی و... تراوشات یک ذهن پریود کانون قرآن عترت دانشگاه آزاد اسلامی تفرش موزیک سوغات محلی ایران